«یومی ماتسوزاکی» یه دختر سال آخر دبیرستانه که مادرش در آمریکا مشغول تحصیله و پدرش هم ناخدا کشتی بوده که در جنگ با کره غرق شده، یومی از روزی که پدرش رفته هر روز پرچمی رو برای بازگشت پدرش به اهتزاز درمیاره. یومی حالا در عمارتی به اسم Coquelicot در بالای تپهایی مشرف به بندر کنار اقوامش زندگی میکنه. روزی با پسری به اسم «شان» آشنا میشه که به همراه دوستش و تعداد زیادی دانش آموز دیگه سعی دارن با هدف حفظ ارزشهای گذشته از تخریب ساختمان قدیمی مدرسه که قراره یک ساختمان مدرن به جاش ساخته بشه، جلوگیری کنن. یومی ناخواسته وارد این داستان میشه و به همین دلیل کم کم به شان نزدیکتر میشه. یه روز شان عکسی قدیمی رو پیش یومی میبینه که خودش هم کپی دیگهایی از همون عکس رو داره، وجود این عکس که مرتبط با گذشته مبهم شان هست باعث تغییر در رابطه شان و یومی میشه...