اتمام پخش
آکانه دچار "برگشت خاطرات" میشه و یادش میاد که وقتی بچه بود به ریوگنزاوا سفر کرد. اونجا توسط شینوسکه از یک پلاتیپوس غول آسا نجات پیدا کرد. آکانه برمیگرده به ریوگنزاوا و یه بار دیگه شینوسکه رو میبینه که عاشقشه. آکانه خودشو برای خطراتی که زندگی شینوسکه رو تهدید میکرده سرزنش میکنه. این رانما رو تحدید میکنه و فکر میکنه آکانه عاشق شینوسکه شده و هرکاری میکنه که بتونه پسش بگیره.