اتمام پخش
“مارين” و خواهرش “آرين” در دريا زندگي مي کنند. يک روز حلقه اي پيدا مي کنند که در دريا افتاده. آنها از دريا بيرون مي آيند و با دختري به نام “کانن” ملاقات مي کنند که صاحب حلقه است. “کانن” به آنها مي گويند که ديگر حلقه را نمي خواهد، زيرا که حلقه را دوستش به او داده بود که ديگر با هم دوست نيستند و اين بار حلقه را در جنگل مي اندازد. “مارين” فکر مي کند “کانن” هنوز دوست خود را فراموش نکرده و به همراه خواهرش به دنبال حلقه مي گردند. اما “آرين” به طور تصادفي در نزديکي يک معبد طلسمي را باز مي کند…