کیکان-چو شهر گردی است با دروازه های بلند. در این شهر حیوانات و انسان ها همه میتونن حرف بزنن و خیلی آرام زندگی خودشون رو دارن. داستان درباره دختری به اسم آهیرو (اردک) هست که در مدرسه باله کینکان آموزش میبیند. اون از هر نظر یک دختر عادی است. اما آهیرو گذشته ای داره که خودش فراموش کرده. اون زمانی واقعا یک اردک بوده که عاشق یکی از شاگردای همین مدرسه به اسم میوتو میشه که به دلیلی نامعلوم قلبش تیکه تیکه شده و احساساتش از وجودش رفته ان. نویسنده داستان این شهر اون رو تبدیل به انسان میکنه و آهیرو قسم میخوره که لبخند رو به لبهای میوتو برگردونه و تکه های قلبش رو کامل کنه. وقتی آهیرو میوتو رو در خطر میبینه گذشته و حقیقت خودش رو به یاد میاره و تبدیل به پرنسس توتو میشه…و داستان نویسنده که سالها متوقف شده بود ادامه پیدا میکنه